کودکانه

نمی دانم هایم بسیار است

کودکانه

نمی دانم هایم بسیار است

مشروطه

به نام او
 
 به بهانه گرامی داشت صدمین سال مشروطیت ایران.
 
از مرداد 1285 تا مرداد1385
 
در این صد سال چه بر ایران گذشته است؟
در این صد سال جه بر سر مردم ایران امده است؟
در این صد سال چه بر سر دولت ایران آمده است؟
 
بی تردید , مشروطیت می توانست سر آغاز رنسانسی نوین برای ایران باشد.
 
اما و صد اما که حیف شد
و چه حیف شد که اینچنین شد
 و هنوز بعد از صد سال اندر خم معنای مشروطه مانده ایم
که آیا جنبش بود یا شورش؟
که آیا نهضت بود یا انقلاب؟
که آیا مشروطه می خواستیم یا مشروعه؟
و چه نور فضل خدا, ها کم بود
و جه زیاد بود حماقتشان
و خدایشان ببخشاید,این همه کوتاهی در حق ملت را.
و بعد از صد سال ما مانده ایم و انبوهی از سوالات بی جواب؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر آخوندزاده,ملکم خان,مراغه ای,آقاخان کرمانی,طالبوف,..........ها
نهال  آزادی ,برابری و عدالت را نکاشتند!
مگر این نهال ها را با خون شهیدانمان آب ندادیم!
پس چرا و چگونه بعد از گذشت صد سال هنوز به بار
 ننشسته است؟؟؟؟
صد سالگی آزادی !صد سال گذشت!پس این آزادی
کجاست؟؟؟؟
صد سال در جستجوی آزادی
صد سال در جستجوی قانون
صد سال در جستجوی عدالت
صد سال به دنبال اکسیژن
صد سال به دنبال حقیقت
صد سال به دنبال انسانیت
صد سالگی مشروطیت و شکنجه و شهادت اکبر محمدی........ها
چه پارادوکس زشت و سیاهی!و چه تقارن غریبی!
صد سالگی مشروطیت و کشتار انسانیت
صد سالگی مشروطیت و خاکسپاری آزادی
صد سالگی مشروطیت و وفات انسانیت
این تولد است یا مرگ؟؟؟
این زایش است یا زوال؟؟؟
جشن مشروطیت و تولد ازادی یا عزای خفتگی و مرگ اندیشه؟؟؟
آری
به هر تقدیر باید خوش بین بود
اگر چه دیری است که شامل قرون وسطاییم!
و گر چه زیاد گریبانمان را گرفته و زیادتر نفسمان را در سینه حبس کرده.......
اما آموخته ایم که شب با همه سیاهی و تاریکی اش سرانجام به پایان می رسد
و خورشید آرزوها طلوع می کند
و در پایان
 
بیشترین سلام ها و گرم ترین درودها و عاشقانه ترین بوسه ها را
نثار خاک شهدای مشروطه می کنیم
روحشان شاد , یا د شان گرامی ,راهشان پایدار
و خاک پایشان سرمه چشم خفتگان و پبروان
شاید که ما نیز بیدار شویم
آمین

نظرات 6 + ارسال نظر
بریر حسینی سعادت یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ق.ظ http://www.mytimes.blogfa.com/

خوبه که از ۱۸ تیر هم گفتین

بیشتر خوب بود اگر .......

سعید دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:30 ق.ظ http://f10.blogsky.com

سلام اگرین گلم
من همیشه واسه شما و تمامی دوستانم ارزوی موفقیت می کنم
خیلی خوشحال شدم سر زدین
در ضمن هر اپ کردی خبرم کن
شاد و پیروز باشی

لطف داری

سبز باشی و پایدار

محمد دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:42 ب.ظ http://bestlove2007.blogsky.com/

سلام آگرین جان
خوشحالم که اومدی و سر زدی
نمی دونم چرا؟
ولی حوصله ندارم که بیام پای کامپیوتر مدتی هست که حالم خرابه
بعد از اون جریان(http://bestlove2007.blogsky.com/1387/03/23/post-91/)
که کلی داغونم کرد مدتی هست که پام درد میکنه بعد از کلی این ور و اون ور رفتن وMRI متوجه شدن که دیسک کمر دارم اونم شدید باید عمل کنم
تا حالا 5 بار اتاق عمل رفتم هر دفه برای یه چیز دیگه دلم نمی خواد که برم اونجا
یا اگه رفتم کاش به هوش نیام. کاش...
خسته شدم
دلم حسابی گرفته
کاش یکی بود باهاش درد دل می کردم
یکم گریه میتونه آرومم کنه

محمدم من از هیچی خبر ندارم

بعد از کدوم جریان....؟؟؟؟

عزیزم ناراحت نباش ....میدونم سخته...

سعی میکنم خودم رو جات بذارم و درکت کنم....

محمدم محمدم محمدم

مطمئنم تو قوی تر از این حرفایی ( این یه شعار نیست )

خستگی و حال خرابو داغون شدن هاتو میفهمم....

ولی به این هم فکر کن که تو تنها کسی نیستی که باید یه عالمه درد و رنج و زخم و ..... تحمل کنی....

منم همیشه با گریه اروم میشم....

خیلی متاثر شدم

حتما بهت سر میزنم و با هم حسابی حرف میزنیم که

شاید دردات کم رنگ و کمتر بشه

صبور باش گلم

تو میتونی محمدم

تو میتونی اگر نه انتخاب نمی شدی....

شک نکن ...تو میتونی از پسش بر بیایی....

محمدم ....عزیزم....

هادی عباسی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ب.ظ http://hadihuman.blogsky.com

سلام
میراث من!
نه به قید قرعه
نه به حکم عرف
یک جا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت
به نام تو
مهر و موم شده با آتش سیگار متبرک ملعون!
کتیبه خوان قبایل دور
این,این سرگذشت کودکی است
که به سرانگشت پا
هرگز دستش به شاخه هیچ آرزوئی نرسیده است. (حسین پناهی)
بهتر است بگوییم ما بر سر خود چه آورده‌ایم و چه کرده‌ایم. وای شما را مردم که آبرو برای این دختر زیبا شیر زن تاریخ دنیا نگذاشته‌اید. وای بر شما!
بدرود

سپاس

بله.... از ماست که بر ماست

علیرضا چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:03 ق.ظ

عالیه ، ولی مهم اینه که الان نه مشروطه هست و نه مشروعه ، نگاه مردم به این چیزا منفوره و اون چیزی که بوجود اومده مدفوع!

پایدار باشی و سربلند.

مهم اینه که تو اومدی...

من به این این مردم و نگاهشون هیچ

تاکید میکنم هیچ اعتمادی ندارم...

ذهن و فکر و روح مردم ایران نیاز به جهش داره.....

علیرضا یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:07 ق.ظ http://www.deadsky.blogsky.com

کجایی؟ شعر نالیدم بخون اگه خواستی

در خدمت شما

حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد