دالان پر یا بز سینا

 

برای از دست دادن تو

سوگواری نمی کنم

به چله نمی نشینم

حتی سیا ه نمی پوشم 

من انتخابت کردم

و به دستت نیاوردم

انتخابت با من بود

اما به دست آوردنت نه 

طعم تلخ جدایی را مزه مزه می کنم

نه

آزارم نمی دهد 

انفصالی باید تا اتصالی شاید 

من عشقم را در سال بد یافتم

سال شک  

 با تو یگانه بودم

در کنارت یگانه بودم 

با تو یکتا شدم و 

بکارت گمشد ه ام پیدا شد

 

با تو لذت ناب لحظه ها عریان شد 

ناب ناب ناب 

تو تجسم کیفیتی

و تظاهر بی ریای اقیانوس 

و من اقیانوس را با عمقش شناختم

و من از عمق عمیق اقیانوس ترسیدم

از اعماق اقیانوسی

از قعر تاریک و ناشناخته اقیانوسی تنها

زیبایی و بزرگی آسمان پیداست

ولی عظمت و شکوه اقیانوس پنهان 

و تو

اقیانوس نهان من بودی 

من از نخواستن گفتم و

تو از دوست نداشتن

من از دیگر نخواستن گفتم و تو از دیگر دوست نداشتن 

ای کسی که دیگه دوستم نداری و

دیگه نمی خواهمت 

دوست داشتن تو برایم

عمیق بود و سرشار از کیفیت 

ناب بود اصیل بود  

اصالت داشت 

اما و صد اما که

قدرت نداشت 

موتورش ضعیف بود

و شایم نیم سوز 

و تو کم  آوردی و

نفس نفس زنان ترسیدی 

من لیاقت دوست داشتن تو را نداشتم

من شایستگی عشق تو را نداشتم 

منه کوچک

منه خود خواه

منه خود بین

منه عامی و عالم نما 

اما اگر موتورت سالم و قدرتمند بود

تو عاشق همه اینها میشدی

و کم نمی آوردی 

نمی خواهمت  

نه برای کم سو بودن موتور عشقت 

بلکه از برای آزادی 

رهایی  

و اینکه خلاص شوم از این همه آدم بودن

مثبت بودن

عمق  و کیفیت و ..... 

و فراموش نکن 

قرار نبود عاشقت شوم و یا عاشق بمانم 

آرزو کردیم و امید داشتیم که

تو عاشقم شوی و عاشق بمانی 

قرار نبود عشق بورزم  

انرژی دهم

تو را ببینم 

قرار بود عشق بورزی ، انرژی دهی ،مرا ببینی 

قرار نبود خود خواه نباشم

تنهات نذارم

تو را بفهمم 

قرار بود خودخواه نباشی ،تنهام نذاری ، مرا بفهمی 

قرار نبود بزرگ باشم

قدر ت بدانم

دستت بگیرم 

قرار بود بزرگ باشی، قدرم بدانی ،دستم بگیری 

اما تو 

آشفتگی هایم را ندیدی

بیماریم را نفهمیدی 

دستان خسته ام تحمل دستان عاشقت را نداشت 

پاهای ناتوانم طاقت هم قدمی نداشت 

دل شکسته ام تاب دلبری نداشت 

در حیرتم از این بسیار " دوست داشتن " 

از این کم رنگ

از این پیدا  

در حیرتم از این بسیار " هم درکی " 

از این جذاب

از این زیبا 

و تمام اینها تمام حس و بیانم نبود 

حسم عظیم تر و باشکوه تر

و بیانم قاصر تر و ناتوان تر از همیشه ......